سلام
من برگشتم. اما نه با خبر خوب
فقط با روح و جسمی خسته.
هر روز نظراتتون رو میخوندم و بهم امید میداد اما نشد...
نمیدونم کی میخواد درست بشه اما فعلا که زندگی من گره ی کوری بهش خورده
این وسط دلم برای اقای همسر میسوزه که هم مشکلات خودش رو داره هم غصه ی من رو میخوره
امروز فقط گریه کردم.
شاید بگم اگر طی هفته ی گذشته لحظه ای به من خوش گذشت و من لذت برم امروز جبران شد.
خیلی دلم براتون تنگ شده.
مرسی که تنهام نگذاشتید.
پی نوشت : دختر قوی نظرت رو تایید نمیکنم. چون میخوام به صورت یادداشت با جواب مفصل بذارم توی وبلاگم. شاید سوال تو سوال خیلی ها باشه و دوست دارم جواب بدم. منتظر یادداشتم باش عزیزم
مشهور شدم برای من پست میذاری
حالا بقیه خواننندگاهنت خبر دارند ازت که نیمپرسند؟و فقط من از همه جا بی خبر هستم؟یا مثل من فضول نیستند؟
نه اتفاقا نوشتم که من این پست رو عمومی میذارم چون شاید سوال خیلی ها باشه. تو نه بی خبری نه فوضول.
شنیدی که میگن پرسیدن عیب نیست و نداستن عیب هست. من اتفاقا خوشحال شدم تو این سوال رو پرسیدی . سوال به جا و خوبی بود و چون منم همش میگم میخوام برگردم گفتم یه موقع کسی فکر نکنه من یه غرب زده ی جوگیرم :))
شما که خانم مشهور هستی
سلام خانمی خوبی؟ اصلا نا امید نباش. سعی کن مثبت فکر کنی. شاید یه حکمتیه. گرچه من الان جای تو نیستم و اینارو که میگم شاید خودم از شدت غصه عمل نکنم. امما تو خیلی خانم صبور و با تحملی. از نوشته هات معلومه. من مطمینم به زودی خدا جواب صبرتو میده.
امیدوارم عزیزم . مرسی
سلام عزیزم
من الان خوندم مطلبت و می دونم که شرایط خیلی سختیه
مطمئن باش که حتما حتما ی خیری توش هست و بعد از به نتیجه رسید متوجه می شید که حکمت این گره چی بوده
به خدا توکل کن و امید داشته باش
دیگه نمیدونم واقعا چی باید گفت . فعلا از در و دیوار داره شر میباره هنوز به خیرش نرسیدیم
سلام گلم ایشاالله زودی مشکلت حل بشه عزیزم
نمیگی مشکلت چیه
ایشالله دفعه بعد با خبر های خوب برگردی
مرسی عزیزم
تنها گره کور زندگی مرگه. پس غصه نخور چون آدمی با همین مشکاته که ساخته میشه.
این رو بدون خدا هرگز دیر نمی کنه اگر تلاشت رو کردی باقی رو به دست توانای خودش بسپار
فعلا این مشکلات داره روح و زندگی من رو از بین میبره.
راستش اونقدر صبر کردم و صبوری کردم که خسته شدم
امید داشته باش و به خدا توکل کن. امیدوارم به زودی مشکلت برطرف شه!
انشاالله