سلام
ببخشید من که این مدت یا نمیام یا به شما کمتر سر میزنم یا کمتر آپدیت میکنم واقعا نمیرسم.
این چند روز به صورت کاملا MP3 توی این ترافیک تهران شرق به غرب و شمال به جنوب رفتم که به کارهام برسم.
امروز فهمیدم نمیتونم اون پازلی که درست کنم رو ببرم :( توی چمدون جا نمیشه
روزی که داشتم میومدم با اینکه فقط وسایل خودم بود اما ۴۶ کیلو فیکس بار داشتم ( دو تا ۲۳) همیشه روی ۱۷ بسته میشد.
خوب حدود ۱۵ کیلو فقط کتاب هام بود که برام ترم برداشته بودم و یک کتاب حدود ۱۰۰۰ صفحه ای هم سفارش یکی بود آورده بودم که خیلی سنگین شده بود بارم.
امروز دیدم کل لباس هام رو گذاشتم توی یک چمدون و بازم به ۱۵ نرسید کلی خوشحال شدم :))
چون کتاب ها رو توی این مدت هرچی امتحان دادم فرستادم که بره و اینجا نباشه.
خلاصه اگر بدی خوبی دیدین از من حلال کنید
ممکنه تا هفته ی آینده نتونم به هیچ عنوان بیام ( اوایل هفته ی دیگه شنبه یک شنبه باز میام خوشحال نشید بگید آخیش رفت راحت شدیم :)) )
ولی نظرات رو با گوشی میتونم فقط بخونم.
فعلا استرس دارم چیزی جا نذارم
همیشه موندم محدود بود و میدونستم چی دارم این دفعه کلی هم اضافه شده دیگه هیچی از وسائلم خبر ندارم :))
فردا تا ظهر میخوام دیگه تمام چمدون بسته بشه فقط کیف لوازم آرایش بمونه
امضا:
یک بانوی ماه مسافر
پی نوشت :
1-پرنیان جان من اصلا نمیتونم وبلاگ شما بیام. با موبایل میام میخونم اما نمیتونم نظر بدم با لپ تاپ اصلا وبلاگت باز نمیشه. ببخشید
2- داشت یادم میرفت از بس ذهنم درگیره.. دیروز توی تمام شلوغی هایی که داشتم یک ساعت رو بیخیال تمام زندگی و رفتن شدم و دل رو سپردم به دست کمی لحظات خوش با یک دوست بی نظیر و یک ناهار استثنایی. چقدر بودن کنار دوست و همین چند کلام حرف به انسان میتونه آرامش بده. یک سورپرایز فوق العاده هم برای من داشت که ... بماند...
چ حیف پازل رو نبردی؟؟؟؟؟
سفر ب سلامت
هر چند دیر گفتم
نه دیگه نشد :(
مهاجرت میکنی؟
مهاجرت کردم. من ایران ساکن نیستم. اومده بودم ایران برای سفر
اینکه ادم ساعتی رو با دوستش توی رستوران بگذرونه حس خوبی ب ادم میده. موافقم....
سلام
سفر به سلامت...
آره همیشه آدم نگرانه یه وقت چیزی جا نمونه..ولی فقط یه استرس ساده است. فوقش اگر جا هم بمونه چیزی کسی میتونه بفرسته برات. ولی مطمئن باش جا نمیمونه...
مرسی عزیزم.
آره اتفاقا خیلی چیز جا گذاشتم :)))
سفر به سلامت بانو جان
مرسی
آخی، سفر به سلامت
با اینکه ندیدمت و میگی باز هم وبلاگ میای اما دلم برات تنگ میشه!
مواظب خودت باش
مرسی عزیزم
فدای محبتت
عزیزم انشالله سفر خوبی داشته باشی و بعد از اون جا برامون بنویسی. امیدوارم روزهای خوبی داشته باشی و توی کارات موفق باشی :)
مرسی خانم دکتر نازنین
مرسی طرلان مهربونم
سفر به خیر و سلامتی ان شاء الله
مرسی
سفر بسلامت
هر جا هستی خوب و خوش باش
مرسی
سفر به سلامت
مرسی
بانوی ماه عزیزم سفرت به سلامت باشد،من هم وقتی چمدون وبارسبک میشه ،احساس خوبی پیدا می کنم.امیدوارم راحت و بی دردسر برسی.
نه عزیزم اصلا هم سبک نشد :))) هر کدوم ۲۴ کیلو شد.
مواظب خودت باش عزیزم
ایشالا از اونجا با هم در ارتباط هستیم
ایشالا سفرت بی خطر خانم گل
حتما عزیزم میام مرتب
سلام
حیف کجا حالا با این عجله
سر خونه زندگیمون
سلام بر بانوی ماه مسافر. بالاخره من اومدم. وای کلی پست هست که بعضیشونو خوندم و بعضی موند. ایشاالله به سلامتی بری خونه ات و همیشه سالم و شاد و خوشبخت باشی. تو این رفت و امدها هم مراقب خودت باش.
رسیدی اونجا سریع یه خبر بده بدونیم به سلامتی تو خونه ات هستی.
دوست خوب همیشه میتونه آدم رو سرحال بیاره. اون سورپرایز رو یا اشاره نکن و یا تا آخرش بگو. اینجوری فقط حس فضولیمون رو بیشتر میکنی. مردم از کنجکاوی
راستی زیارت قبول. چه سفر جالبی!
سلام عزیزم
امتحانت چطور شد؟
آره سفر عالی بود. جای شما خالی
خطای ما این بود که باور نکردیم از خیای ما می گذرد...
پس
بنویس : او... بخوان : تو...
سفرت به سلامت باشه. خیلییی این چمدون بستن هم ذهن رو درگیر میکنه ها.
اعصاب ترافیک تهران رو من اصلا ندارم. وحشتناکه. اصفهان هم داره ترافیکی میشه. اونجا هم ترافیک معنی داره؟
وای اصفهانم خیلی ترافیک دار شده. من میترسم اونجا رانندگی کنم.
آره اینجا هم ترافیک هست اما مثل ایران دیوونه بازی نیست. همه توی خط خودشون میرن ناگهانی خط عوض نمیکنن. و ....
سفرت به خوشی و سلامت باد!
مرسی
الهی فداتشم....نمیدونم چرا من یهو احساس غربت کردم الان
بوخودا دلم گرفت....ایشالا بسلامت بری و از اونجا خبرای خوب خوب از درس و موفقیت و پیشرفت و خوشحالیت بنویسی عزیزم...دوستت میدارم هوارتااااااااااااااااااااااااا
منم امروز رفتم پازل بخرم 1500 و 3000تایی داشت نخریدم کور میشم که...
دفه ی بعد که ایشالا اومدی چمدون بزرگتر بیار که پازل رو هم ببری
فدات بشم عزیزم
دلم برات تنگ شده.
مرسی . منم دوستت دارم.
وای نگیری ها. ۱۰۰۰ تایی اول بگیر بعد هم توجه کن چی میگیری. اینایی که منظره هست معلولا راحت تر هست. ( چیزی که من داشتم راحت بود) ولی یکی دیگه شوهرم گرفت که کلی مشکی داشت اصلا نشد. چشم درد و سر درد میگرفتم