ماه نیمروز

دختری هستم از ماه. با هزاران عشق و آرزو و رویاهایی بلند.

ماه نیمروز

دختری هستم از ماه. با هزاران عشق و آرزو و رویاهایی بلند.

ترو خدا کمک کنید!!!!

هفته پیش بعد از مدت ها رفتم تجریش.

من عاشق تجریش هستم. اون موقع ها که ایران بودم و دختر خونه هفته ای یک بار میرفتم تجریش . از تجریش هم زیر بازار رو خیلی دوست دارم.

همون جایی که میوه ها رو میچینن تا آسمون پشت امام زاده صالح. فکر کنم اسمش هست تکیه ی امام حسین.

اخه وقتی رفتم دیدم بسته هست یعنی میوه فروش ها و مغازه ها نبودند. شده بود تکیه کلی علم های قشنگ بود یه حال و هوای دیگه داشت. میگفتن برای محرم اینطوری میشه. اولین بار بود که محرم میرفتم اینجا.  

 

برای ناهار یه جایی هست فلافل سلف سرویس میفروشه. منم عاشق این غذا های عجیب غریبم. کلا هرچی کثیف تر باشه من بیشتر لذت میبرم :)) 

جاتون خالی فلافلش محشر بود. پیشنهاد میکنم اگر گذرتون به زیر بازار تجریش افتاد حتما برید فلافل اهوازی و یک فلافل بخورید خیلی تازه و عالی بود

وقتی اومدم بیرون یه خانمی دم در بود با یک دفترچه تامین اجتماعی. داشت التماس میکرد که کمکش کنیم دخترش سرطان داره بشه براش دارو بخره. 

رفتم بهش گفتم بیا بریم دارو خونه من دارو رو برات بخرم بهت بدم. با یک حالت بدی بهم گفت نه پولش رو بده خودم میخرم بعدم نفهمیدم چی شد که غیب شد!

این دفعه ی اولی نیست که امثال این زن رو میبینم 

واقعا چرا؟ یعنی سرطان اینقدر شوخی هست که دخترت رو سرطانی میکنی گدایی کنی؟

امثال این ها این کار ها رو میکنن بعد اون کسی که واقعا نیازمند هست و البته همیشه نیازمند واقعی حرفی نمیزنه رو ادم باور نمیکنه بهش کمک کنه!

یادمه توی اصفهان یه گدایی بود همیشه خودش رو روی زمین میکشید و میرفت. مثلا پا نداشت. بعد از چند سال کاشف به عمل اومد اقا تمام بچه هاش رو فرستاده اروپا آمریکا برای تحصیل و کلی ملک و زمین داشت!!!



پی نوشت ۱-: برگشتم تهران

۲- امروز خیلی کار ریخته سرم از بس خونه شلوغه 

۳- خیلی خوشحالم این وبلاگ رو دارم دوستتون دارم

نظرات 5 + ارسال نظر
الین یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 20:01 http://zani2del.persianblog.ir

بله منم اوایل خیلی دلم می سوخت و می سوزه. کلا من خیلی غصه دیگران رو می خورم متاسفانه. اما الان دقیقا اوندقدر این دروغ هارو دیدم نمیدونم به کی مشه کمک کرد به کی نمیشه. و چقدر بد.

بهترین راه کمک به موسسه هایی هست مثل محک که ادم مطمئن هست که واقعا کمک جای درست میره
این طور کمک ها بیشتر گدا پروری میشه :(

یک ذهن پریشان یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 11:00

آفرین خوب جوابشو دادی .

خواهرشوهر شنبه 25 آبان 1392 ساعت 20:28 http://harfayekhaharshohari.blogfa.com

بهترین کار اینه که به موسسه هاى خیریه معتبر کمک کنیم
همه جوره میشه به این خیریه ها کمک کرد

من همیشه همین کار رو میکنم.
وقتی کسی میاد گدایی دم ماشین همون موقع نیت میکنم پولش رو کنار میذارم بعد میدم به همین موسسه های معتبر

ریحانه شنبه 25 آبان 1392 ساعت 19:52 http://6962576.blogsky.com

من انقدر بدم میاد از همچین ادما وای متنفرم

یه سال پیش وقتی یکی از اشناهامون فوت کرده بود خیلی زیاد میرفتیم سر مزارش که من یه چیز هایی دیدم هنوز توی ذهنمه یه روز از همون روزا فکر کنم هفتمش بود یه مرده اومد گفت چیزی بدین ما هم وقتی کلوچه و حلوا بهش دادیم گفت میوه هم بدید اگه میشه پول هم بدید خلاصه هر جور بود ردش کردیم رفت دیدیم بعد نیم ساعت دوباره اومد چیزی میخواست منم گفتم اقا همین نیم ساعت پیش بهت خوردنی دادیم بعد برگشته میگه اه اینجا اومدم یادم رفت

اینا زیادن
منم بدم میاد.

باران پاییزی شنبه 25 آبان 1392 ساعت 12:45 http://baranpaiezi.blogsky.com

چه پیشنهاد خوبی بهش دادی. درود به تو.
تحصیل به اروپا و امریکا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد