سلام
آقا این ارتباط ما با بخش اعتراضی و غر غری مغزمون قطع شده.
امشب اومدم یک مطلب بنویسم کلی نوشتم دیدم ای بابا قبلا در موردش نوشتم!! یعنی ببینید چقدر آزارم میده که دوباره البته با سناریو های متفاوت نوشتم. اما خوب از انتشارش منصرف شدم.
یکی از دوستان اشاره ی خوبی کرد که من فقط غر غر میکنم خوب برای این غر غر ها باید راه حلی هم ارائه بدم دیگه. دیدیم راست میگه. میشه حکایت اون موشه که گفت زنگوله بندازیم گردن گربه که وقتی راه میره ما بفهمیم اما خودش این کار رو نکرد.
پس باید پستی که مینویسم با راه کار همراه باشه . به قولی با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمیشه.
خلاصه امشب فعلا نمیدونم چی بگم
پی نوشت:
۱- امروز یک سری تصمیماتی گرفتم که تا زمانی که ایرانم روز ها چیکار کنم
مهم ترینش درست کردن یک دفتر آشپزی هست و جمع آوری دستور غذا های مختلف و البته امتحان اونا.
۲- از برنامه ای برای خودم امروز چیدم تقریبا همه رو انجام دادم به جز خوندن ۱۰ صفحه کتاب که ۵ صفحه بیشتر نخوندم این قسمتش کمی کسل کننده هست کند پیش میرم.
۳- اگر اهل مطالعه و تاریخ هستید پیشنهاد میکنم در مورد تئودور ها و هنری ۸ بخونید. بخصوص در مورد زن دومش آن بولین.
بانو جان تا ایران هستی کار های زیادی می تونی انجام بدی. یعنی الان من میخام کارهایی رو که وقتش رو ندارم انجام بدم برای تو دیکته کنم
1- سفر چند روزه کیش/ تو این فصل سال عجیب می چسبه
2- رفتن به کلاسی که باب میلت هست/ مثل خطاطی
3- بقیه تصمیمات خودت رو انجام بده خب
=))))) عالیه چشم حتما
من به جای شما انجام میدم :)))
چه کار خوبی میکنی که برنامه ریزی کردی!
موفق باشی
دستور آشپزی هم اینجا بنویس، من یکی که خیلی بلد نیستم. حتما به دردم میخوره و دعات میکنم!
مرسی عزیزم
حتما میذارم
خانمی این قسمت نظرات وب من ایراد داره ایمیل رو لطفا برام بصورت خصوصی تایپ کن و بفرست ظرف یکی دو روز اینده حتما برات میفرستم
فرستادم عزیزم مرسی
سلام
خوشحالم از تصمیمت و خوش به حالت که به برنامه هوت عمل میکنی. من خیلی وقتا بی نظمم. یعنی وقتی قرار نیست گزارش کارم. به کسی بدم
سلام
من خیلی بی نظم بودم اما وقتی مهاجرت کردم به آمریکا زندگی اونجا این اجازه رو نمیده که بی نظم باشی وگرنه جا میمونی
مرسی که هستی
سلام خانمی خداروشکر غرغرت پرید اما نگرانم به مرحه انفجار برسی یکدفعه
در مورد کتاب اشپزی من یک ککسیون از دستورات اشپزی و دسر و تزئین غذا دارم که همه رو از اینترنت گرفتم خیلی روش کار کردم صفحه ارایی ...چاپ... و...
با کلی ذوق و شوق برای خونه خودم خونه ای که هرگز توش نرفتم و روز تحویلش عروسی بهم خورد یادم که میاد حالم بد میشه ولش کن
اگر بخوای برات ایمیل میکنم
سلام
:)) به مرحله ی انفجار رسیدم اونم روز پنچ شنبه!! اما الان دیگه خوبم. فعلا خودم رو با موضوعی مشغول کردم که درموردش امشب مینویسم.
و اما در مورد کتاب آشپزی
عزیزم به این فکر کن که حتما خیری درش بوده. اگر این لطف رو بکنی که کلی ممنونت میشم عزیزم
برات ایمیلم رو میفرستم
سلام
آن بولین همون بود که آخرش اعدامش کردند؟!
سلام
بله دقیقا خودشه. طفلک بیچاره :(
سلام چطوری؟؟؟
قبلا که واسه بلاگ اسکاییا نمیتونستم نظر بذارم حالام که نظرم یه کم طولانی باشه گویا ارسال نمیشه البته تاییدش واسه من میاد...
نتیجه اینکه بلاگ اسکای با من خوب نیس
سلام عزیزم خوبم
بیخود با تو خوب نیست.
حتما باز باگ داره :(
خب از آشپزیهات بیا بنویس
بلکه ما هم یاد بگیریم
ای به چشم
البته فعلا فقط همین غذاهای معمولی رو بلدم :))
سلام من پیشنهاد میکنم بعداز دفتر آشپزی که لابد با کمک مامانت تهیه میکنی سری به سایتها هم بزنی مثل کارگاه آشپزسازی
مطالعه دوس دارم اما تاریخ نه زیاد بیشتر توضیح میدی راجع به کتابایی که گفتی؟
سلام
اتفاقا توی همین فکر بودم چون آشپزی های معمول رو بلدم خورشت و این چیزا. دوست دارم چیزای جدید یادبگیرم.
به اون سایت حتما سر میزنم مرسی.
در مورد هنری هشتم دارم یه پست مینویسم به زودی میذارم