ماه نیمروز

دختری هستم از ماه. با هزاران عشق و آرزو و رویاهایی بلند.

ماه نیمروز

دختری هستم از ماه. با هزاران عشق و آرزو و رویاهایی بلند.

چراغ سبز حق من یا تو!

سلام

تا حالا دقت کردید هر موقع چراغ راهنمایی سبز میشه عابر و ماشین با هم حرکت میکنن؟

امروز پشت چراغ قرمز شریعتی سر میدان قدس بودم خیلی شلوغ بود به محض اینکه چراع برای ما سبز شد همراه با ماشین ها سیل عظیم جمعیت هم شروع کرد به رد شدن از وسط خیابان و به عبارتی از چراغ قرمز عابر پیاده رد میشدند. 

با این کارشون هم جون خودشون رو به خطر می انداختند هم سرعت تخلیه ی خیابون رو کند میکردند.

جالب اینجا بود که هر کدوم با قیافه ای کاملا حق به جانب از بین ماشین ها رد میشدند و هر از گاهی فحشی یا زیر لب یا بلند نثار ماشینی میکردند که داشت از چراغ سبز رد میشد و توجه نمیکرد این عابر از خط عابر داره عبور میکنه!!! ( البته با چراغ قرمز)

جالب تر از اون پلیسی بود که سر چهارراه ایستاده بود و حتی تلاشی برای نگه داشتن مردم نمیکرد.

نمیدونم شاید برای بعضی ها این مفهوم چراغ به طور دقیق تعریف نشده وگرنه قطعا موضوع ساده ای هست.

چراغ سبز برای ماشین یعنی قرمز برای عابر و قرمز ماشین یعنی مجوز عبود عابر!!!

اگر کمی به این موضوع خیلی ساده توجه کنیم هم با خیالی آسوده از خیابان رد میشیم و هم مزاحمت برای ماشین ها ایجاد نمیکنیم!!

پی نوشت : 

۱- این پست برای روز شنبه بود که الان پست کردم!

۲- روز جمعه توی یکی از خروجی های اتوبان همت تصادف مرگباری میشه و زن بنیامین بهادری کشته میشه روحش شاد

۳- کمی احتیاط در رانندگی همیشه خوبه 

۴- روز شنبه که مامی جان رو برای نشون دادن جواب پاتولوژی بعد از عمل بردم دکتر که توی طرح زوج  و فرد بود. ماشین هم پلاکش فرد بود. یکی از طرح های روزانه رو گرفتم و فعال کردم. دم خروجی رسالت پلیس جلوی من رو گرفت منم که از قبل اس ام اس مجوز ورود به طرح رو اماده داشتم به سبک می تی کمان گوشی رو گرفتم به سمت پلیس . ( بدون ترمز یا کم کردن سرعت) پلیس هم تعجب کرده بود و هم خنده اش گرفته بود از کار من اشاره کرد که برم . 

امضا : مامور مخصوص حاکم بزرگ بانوی ماه!


نظرات 14 + ارسال نظر
آرزو پنج‌شنبه 5 دی 1392 ساعت 11:27 http://omidandarezo.mihanblog.com/

ای خواهر، این که خوبه
چند روز پیش تو پیچ پیچ های چیتگر، یه جا که شیب خیلی تندی هم داشت، دوتا ماشین موازی هم اومدن روبروی ما!
زدیم رو ترمز تا روبرویی که توی لاین ما خلاف اومده بتونه رد بشه، پشت سری نتونست کنترل کنه زد به ماشین ما
البته چیز خاصی نشد ولی مقصر اصلی خیلی راحت رفت
اصلا به روی خودش هم نیاورد

ای وایییییییی. خدا رو شکر که خودتون خوبید عزیزم

برای تو پنج‌شنبه 5 دی 1392 ساعت 00:48 http://www.dearlover.blogfa.com

می دونی خانومی شاید برای رعایت این قوانین فرهنگ سازی درستی نشده الان دقت می کنم می بینم بچه ها بیشتر روی چراغ و رنگش دقت دارن چون مرتب توی شعرها و کلاسهاشون براش گفته میشه

ای کاش یواش یواش این فرهنگ برای همه جا بی افته.
خوبه که دارن یواش یواش آموزش رو میدن

مهربانو چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 22:48 http://baranbahari52.blogfa.com

خیلی بامزه بود .. قیافه ت رو مجسم میکنم ... مامور مخصوص حاکم بزرگ ....
عزیزم ما از نظر فرهنگی خیلی عقبیم .. موضوع به این سادگی رو نمیفهمیم

میدونی حیفه مردم این کشور هست با این همه قدمت تاریخی و فرهنگی

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 21:19 http://mayfamily.blogsky.com

سلام
رانندگی ها افتضاح شده!

سلام.
رانندگی ها که بله اما پیاده ها هم مراعات نمیکنن

الهام چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 17:05 http://mehrparvar.blogfa.com

مردم ما قانون، حتی چراغ بی جان راهنمایی رو، نمادی از قدرت میدونن که هر وقت از دستشون بر بیاد میخوان جلوش مقاومت کنن و چی بهتر از چراغ و خط کشی

خوب این اصلا صحیح نیست! میشه قانون جنگل!

سحر چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 13:45 http://inequity.persianblog.ir/

امضاتو عشقه

خواهرشوهر چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 12:09 http://harfayekhaharshohari.blogfa.com

چششششششششششم ماه جان عزیزم

خاتون چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 11:30

بانو جان راستی کلاسی چیزی نمی ری؟البته می دونم مادرت احتمالا پرستاری نیاز دارن.
کلاس خطی موسیقی یوگایی چیزی تو این مایه ها.

الان نه.
یه کلاس خود آرایی قراره برم اما این مدت چون ۱۲ واحد کلاس داشتم دیگه کلاسی ندارم استراحت میخوام بکنم

باران پاییزی چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 10:48 http://baranpaiezi.blogsky.com

کلن رانندگی در ایران یعنی امنیت نداشتن و وضع یه سری قوانین توسط سواره ها. والا
خدا رحمتش کنه. والا مرگ جوان این روز ها شده نقل و نبات. هر جا می بینم یه جوان از دنیا رفته. ماندلا 27 سال زندان رفت در سن 95 سالگی فوت شد حالا این جوونای ما عمرشون تا 40 سال بیشتر قد نمی ده...

شاید اشکال از خودمونه که سن اینم اومده پایین!

زویا چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 10:09 http://zehnemanedige.persianblog.ir

این میتی کامن خیلی باحال بود
مردم ایران کلا حق به جانب اند، فرقی نمیکنه توی اتوبان و خیابون باشه یا جاهای دیگه :))

دریا چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 09:39 http://ruzgareman.persianblog.ir/

منم همیشه با این چراغ و عابر پیاده ها مشکل دارم... اما سخت نمیگیرم و همش به خودم میگم اشکال نداره اینها پیاده هستن سردشونه (البته الان که هوا سرده اینو میگما !!) بعدم خودم رو تحسین میکنم که همش اجازه میدم عابرا رد شن بدون اینکه حرکتی بکنم که بترسن یا مثل بقیه دستمو بذارم روی بووووووووووووووووووووق
راستی بانو یه سوال شما متولد تیرماه نیستی ؟

نه من دستم رو روی بوق نمیذارم. کلا خیلی به ندرت بوق میزنم معمولا اگر راننده ای توی اتوبان هواسش توی گوشیش باشه و داره منحرف میشه توی ماشینم بوق میزنم. ولی این حرکات مردم برای خودشون و قیافه ی شهر هم بده. چه سواره چه پیاده.
=))) نه عزیزم اما نزدیک گفتی من مردادیم

صنم چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 08:30 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام من ندیدم پست قبلیت رو ریدر هم نشون نداد!!
من از این پستها که بعدش پشیمون شم زیاد دارم و خواننده ها مجبورن تحمل کنن چون غر زدن جزئی از منه!
این مامور مخصوص رو خوب اومدی
من نمیدونم چرا اینهمه مقاومت در برابر قانون تو این کشور هس حاضرن به خودشون و وسیله نقلیه شون صدمه بزنن اما تابع قانون نباشن

یکمی زیادی عصبی شده بودم.
والا منم از مردم و کارهاشون سر در نمیارم!

بانوی خانه چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 01:04 http://1zojeashegh.blogfa.com

بسیار ناراحن شدم از مرگ نسیم حشمتی همسر بنیامین. خدا رحمتش کنه.
ایول می تی کامان رو خوووب اومدی
جدا که این چراغ عابر پیاده نباشه سنگین تره

خواهرشوهر چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 00:19 http://harfayekhaharshohari.blogfa.com

من که چند وقت ى بار به این پلیسا گیر میدم که چرا جلوى اینا رو نمیگیرى؟
با خنده میگن شما دستور بده تا ما اجرا کنیم!
بعله، اینم ماجراى ما

وای تو چقدر شبیه منی =)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد